شرح مراتب طهارت جلسه اول-استاد صمدی آملی
شرح مراتب طهارت جلسه اول-استاد صمدی آملی
بسم الله الرّحمن الرّحيم»
سرآغاز سخن
الحمدلله ربّ العالمين و صلّي علي سيّدنا و نبيّنا ابي القاسم محمّد و علي اهل بيته الطّيّبين الطّاهرين و علي جميع الانبياء و المرسلين و علينا و علي عباد الله الصّالحين.
×
استاد صمدی آملی
نشر آثار علامه حسن زاده آملی و استاد صمدی آملی
شرح مراتب طهارت جلسه اول-استاد صمدی آملی
«مجلس اول »
© سرآغاز سخن
© طهارت فقهيه
© حقيقت نوراني وضو
© تاريکي حق ملاقات با روشنايي را ندارد
© نکته اي در فهم قصص قرآني
© تطبيق وقايع قرآني در سير انساني
© تطهير نمودن تن براي نزديکي به شجره دنيا
«بسم الله الرّحمن الرّحيم»
سرآغاز سخن
الحمدلله ربّ العالمين و صلّي علي سيّدنا و نبيّنا ابي القاسم محمّد و علي اهل بيته الطّيّبين الطّاهرين و علي جميع الانبياء و المرسلين و علينا و علي عباد الله الصّالحين.
موضوع بحث را به لطف خدا مراتب طهارت قرار ميدهيم تا - ان شاء الله- به عنوان ابتدائي ترين عمل و مرحله براي رسيدن به کمالات انساني باشد. استدعاي ابتدائي اين کمترين از محضر عزيزانم آن است که مجلس را به صورت مجلس علم و عمل بپندارند و هم گوينده و هم شنوندگان گرامي سعي نماييم در فکر توفيق عمل آنها قرار بگيريم. استدعاي بعدي ما اين است که سعي کنيم مجلس خود را مجلس انس قرار دهيم تا دلها به همديگر نزديک شوند زيرا آنچه اصل و محور است نزديکي دلها است نه نزديکي تن.
در قرآن کريم در سوره مبارک حشر راجع به کفار آمده است که ايشان در دنيا به ظاهر با همديگر جمع اند امّا در دل، از يکديگر متفرقند لذا جهنّميان در قيامت برخلاف بهشتيان که همدلند و رويشان به طرف هم است، با هم همدل نيستند و از يکديگر روي گردانند که: «يوم يفرّ المرء من اخيه و امّه و ابيه و صاحبته و بنيه»[1]قرآن بهشتيان را نسبت به هم همرو ميداند و ميفرمايد: ايشان در بهشت با «کأس معيني»که در دست دارند به همديگرتعارف ميکنند. اما در مورد اهل جهنّم ميفرمايند: ايشان در قيامت هم از دست برادرانشان در فرارند و هم از دست خواهرشان. هم از پدر و مادر خود گريزانند و هم از همسر خود که نزديکترين فرد جسمي و محرمي با آنها است فرار ميکنند. اين سلسله اشخاص در آيات را بايد بيشتر توجه کرد.
خداوند در ابتداي آيه شريفه فرمود: در روز قيامت حتي دو برادر نيز با مشاهدة حال يکديگر از هم فرار ميکنند، يعني برخلاف آنچه که در عالم دنيا مشهود است و معمولاً دو برادر خواهان نزديکي و رويارويي بيشتر با يکديگرند اما در قيامت دو برادر پس از ظهور آنچه در باطن دارند از همديگر نيز فرار ميکنند، و حتي نزديکتر از دو برادر نيز که پدر و مادر فردند از فرزند خود خواهند گريخت. از پدر و مادر نزديکتر به انسان، همسر انسان است.
در آيه شريفه فرمود: در روز قيامت نه تنها برادر از برادر و پدر و مادر از فرزند بلکه همسر جهنّميان نيز با مشاهده احوالشان از ايشان گريزان خواهد بود. بعد از همسرتنها کسي که بيشترين انس و الفت را با انسان دارد فرزند انسان است. زيرا همسر در ابتدا غير بود و بعد با انسان انس گرفت که نعوذ بالله شايد برسد روزي که اين انس با يک طلاق منقطع گردد امّا فرزند جگر گوشه انسان است و علْقه و ارتباط فيمابين پدر و فرزند با هيچ امري گسستني نيست که؛ «الولد سرّ أبيه»، فرمود: بلکه از همسر نزديکتر به انسان نيز که همان فرزندانند از جهنمي خواهند گريخت.
در دنيا معمولاً برادر و برادر، زن و شوهر، فرزندان و پدر و مادر به هم نزديکند که اگر قرار باشد هر کدام اينها منزلي داشته باشند سعي ميکنند در محيطي کنار همديگر زندگي کنند اما قرآن کريم ميفرمايد: چه بسا همينهايي که به ظاهر باهمند، در دل با همديگر نيستند. هر کسي که دلش به دل ديگري راه داشت قطعاً اين دو دل به هم رو ميکنند و چون رو ميکنند چهره ها و بدنشان نيز به يکديگر رو ميکنند. امّا اگر دلي به دلي ديگر راه نداشت ميبينيد که بدن و چهرههايشان نيز از يکديگر روي بر ميگردانند و هر وقت به هم ميرسند، از هم پشت ميکنند در اين هنگام گرچه به ظاهر با هم جمع ميشوند اما اگر اهل دلي در بين آنها باشد که چشم دل اوباز باشد خواهد ديد که آنها از يکديگر پشت کرده اند. اما اگر دو دل با هم مأنوس باشند اهل باطن در خواهند يافت که اين دو به هم رو کردهاند ولو اينکه يکي مثلاً در آمل و ديگري در فلان نقطه از دورترين نقاط کشور باشد. آنچه ملاک است رو کردن «قلبها» است، بايد اين را دنبال کرد که اگر دلها به هم رو کنند قهراً موّفقيّت هست در غير اين صورت راهي جز افتراق و جدائي نخواهد بود. زيرا نهايت راه يا همچون بهشتيان اجتماع است ويا همانند دوزخيان افتراق است. لذا بايد در ادامه جلساتمان به اين معني بيشتر عنايت کنيم.
این مطلب ادامه دارد